بایادخدا



چه زیباست صدای دلپذیر بهاری در این فصل از زندگانی!! درختان زیبا لبخند شکوفه بر لبانشان نشسته است و به قناریان گوش می دهند 
که می خوانند خوش است خلوت اگر یار، یار من باشد . باران ‍،نم نم از دلم و قلبم و احساسم می بارد و مرا بیش تر از قبل دلتنگ می سازد .با هر گره ای که بر چمنزار
ها می زنم تمنای روزهایم را بیشتر فریاد میکنم .یک گره می زنم مهدی بیاید دو گره میزنم مهدی می آید . عاشقانه 365 گره می زنم برای هر روز امسال
و دلم گرم تر میشود و ملیون ها گره بر چمنزار ها می زنم . به هر گلی می رسم یک گره بر گلبرگ هایش می زنم تا هر ثانیه از امسال با حضور مهدی ام سپری شود .
خدایا مهدی بیاید تا همه ی وجودم را به پایش بریزم و برایش آوای خوش عاشقی را بخوانم همرا با نوای شیرین انتظار ...
این روزها همه منتظرند کاش انتظار به سر آید ..مهدی می آید .....میدانم ...همین روزها می آید ......تو چه کردی برایش هان ؟



ما روز 13 فروردین اینجا بودیم در سواحل راه آهن روستایی به نام زرین دشت از توابع فیروزکوه

دیشب Nightدر زرین دشت
پی نوشت1: همه ی عکس ها از هنرنمایی های غباره ..Photographer.من اون شکوفه ها رو خیلی دوست دارم
پی نوشت2:چقدر زود 13 روز گذشت .یه روزی میشه که همه توی صحرای محشر میگیم چه زود گذشت!!
پی نوشت3:شمارش معکوس من برای دیدن خانه ی کعبه وزیارت بقیع شروع شده