با یاد خدا
دلم سراسر جوشش است نمی توانم یک ثانیه در جای خودش احساسش کنم . یک ثانیه می رود سوی غبار ،ثانیه ای دیگر پرواز می کند به دیار کبوتران بقیع ،به طواف خدا . وجودم شوری را می طلبد که در من نمی گنجد . حس دلباختن، دوباره تمام قلبم را فرا گرفته است.
به دیار یار می روم .


من ، یا س خاکی ! متولد 1365 ....جمعه 11 شب ....پرواز ........آخ قلبم /
می خواهم آسمانی شوم ! از همین حالا لباس خاکی را درآورده ام .
دوستان حلا لم کنید ! آهای ....با تو هستم ........با تو که از من ناراحتی به دل داری !! حلالم کن .


دیروز با سال پنجمی ها خداحافظی کردم چون امروز تعطیلند و من را دیگر نمی بینند هر کس چیزی خواست که دعایش کنم من که یادم نمی مونه گفتم در دفترم بنویسید! نوشته بودندخدایا عاقبت به خیر شوم ،جاهای زیارتی زیاد بریم،همسری صالح و مومن ،منه مانی هستم که قرار است با هر نفس کشیدنت به یادم باشی ،یکی از بچه ها با بغض نوشته بود یادته توی بانک چقدر منتظر فرم وام شدیم ؟!یکی نوشته بود من یک مادرم برای صالح شدن فرزندم دعا کن!!
کاش لایق باشم ......خدایا حتما این خاکی را طلبیده ای؟؟


پی نوشت1:خیلی از دوستانم اسمشون در لیست ذخیره ها بود و قرار بود بیان و پا به پای هم توی بانک چند ساعت معطل شدیم
اونا هم از رفتن ذوق میکردن و دقیقه شماری میکردن !! اما مرکز مدیریت محترم در آخرین لحظات فرمود امسال ذخیره ها رو نمی بریم .اونا با ما همسفر نیستند !! اما مطمئنم با ما سفر میکنند !! القلب حرم الله
پی نوشت 2: انشالله بعد از برگشتنم به وبلاگ هاتون سر میزنم .