با یاد خدا
دانه های اشکم سوار بر مهر دلدادگی ام به سوی تو می آیند ای تو معبود دل من ! و هر دانه ی اشکم که فرو می ریزد در آسمان نیاز به تو صلواتی را هم سوار بر قاصدک
دلدادگی ام میکنم و به سوی تو می فرستم تا در میان همه ی این صلوات ها دعا کنم مهدی ام بیاید . خدایا عطر عاشقی ام را روانه ی حرم امن تو میکنم تا بدانی من ِ انسان ،ناامیدم
از دستانم مگر تو دستگیرم باشی .
خدایا ای مهربانتر از آنچه می اندیشم چگونه می گویم ایاک نعبد و ایاک نستعین که دل نادانم هوا می پرستد و دست ناتوانم ... چه بگویم ؟
خدایا نمی دانم کدام نامت را صدا زنم ؟!میگویم خدا تا همه ی تو را فریاد کنم تا بدانی من ، بنده ی نامرد تو فراموشت نکردم .
خدایا ای عزیزمن ، ای حکیم من، ای رحیم من ..وهمه ی خواستنی هایم غم دارم !بگو بیاید تا تنهایی چشمانم را پرکند و بماند در حلقه ی چشمانم تا ابد .
در این روزها که تو ستاره بارانش ساخته ای تمنایت میکنم به من یک چیز ده تا دارا شوم ....تا آرام تر در قنوت نماز عاشقی ام و سجده ی از سر دلتنگی ام در شب های
یلدا گونه تو را تمنا کنم که مهدی خلأ لحظه های بی کسی مان را پر کند .
ومن یتق الله یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لا یحتسب
خدایا روزی ما را نگاه پر عطوفت مهدی قرار ده
خدایا بگو نگاهمان کند بگو بیاید .
العجل العجل العجل
چه شده با این همه ناله باز نمی آید ؟!!
پی نوشت 1: عید همگی مبارک
پی نوشت 2: وبلاگ جدید ساختم بالاخره لا اقل وبلاگمون که باید بویی از طلبگی بده ؟