• وبلاگ : شاعرانه ي ياس خاكي
  • يادداشت : خاله شادونه
  • نظرات : 0 خصوصي ، 9 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ع 
    اين چه حرفيه که اين دوستمون جناب ميم زده. چهار هزار بچه رو توي يک محوطه کوچيک جمع بکني بد با تموم شدن برنامه بگي خب بچه ها حالا بريد پيش ماماناتون؟؟!!
    بچه خردسال چه ميفهمه چه کنه؟ اين مجريه که بايد بفهمه اين همه جمعيت اون هم بچه اي چيزي نميفهمه يعني فاجعه. بايد واسه اونجا پشت ميکروفن و راهنمايي کنه خورد خورد بچه ها رو رونه کنه. به مامانا بگه بيايين پيش بچه هاتون نه به بچه بگه که بريد و هزارتا کار ديگه که قبلش بايد بهش فکر ميشد. اينها مديريت بحرانه. اگر ما به چيزي جز کسب درآمد فکر ميکرديم اين همه مشکلات نداشتيم.
    وقتي شما در يک فضاي سه هزار نفري هفت هزار نفر رو ميچپوني و بعد وقتي برنامه ات تموم ميشه ميکروفن رو ميذاري و از در پشتي ميري خب معلوم چي ميشه ديگه. شما در عرض يک ساعت دوبرابر سود کردي و هوادارانتون هم جونشونو نثار کردن.
    ما مديريت بحران نداريم. ما مديريت نداريم. مسائل رو از صفر تا صد نميبينيم. مسائل رو تنها و تنها در حد منافع خودمون ميبينيم.
    نيمخوام سياه نمايي کنم اما مشکل فقط اينجا نيست که همه کساني که دستشون ميرسه فقط به فکر تيغ زدن اين مردم بي چاره اند. حتي اگر به قيمت جونشون تموم بشه. بعدش هم کاري نداره که، نه انعکاسي خواهد داشت نه اتفاقي خواهد افتاد. اين اتفاق در اروپا نيفتاده که صدا و سيماي ما براي برنامه ها بسازه و خبرها بره و تحليل کنه.
    بگذاريم و بگذريم.