العبد مع من احب
هر کس با کسی است که دوست میدارد.
*تهران- دوشنبه 27 تیر ماه
پسرکمان را گذاشتیم و رفتیم
*نجف - حرم امیرالمومنین
قدم هایم مرا میکشاند به سوی بزرگمام - مولایمان. چشم هایم برق شادی دارد چرا که میخواهد به بارگاه باشکوه امیرالمومنین نظر اندازد.
یک نظر که هیچ - هزار نظر - حلال است که هیچ - عشق میکنی - صفا میکنی - که هیچ - ثواب هم دارد.
ایوان طلایی اینجا عجب زیباست - هنوز هم مثل 5 سال گذشته بهتم زده است - قطره هایی کودکانه آمد و رفت. اما اشکی نمیچکد - نمی خواهد بچکد.
پدر ما بزرگ ما مولای ما سرور ما حرف ها دارم پر از دردم اما ..سکوتم می آید .
آقایی میخواند هر دیدی بازدیدی دارد سکوتم می شکند پر از بغض میشوم اما باز هم اشک نمی بارد.
ایوان نجف عجب ابهتی دارد.
رواق به رواق دور تو میچرخم سرورم.
دستگیره ی خانه ات را چسبیده ام ول نمیکنم سکوت کرده ام اما اشک نمی ریزیم
پدرم من چون کودکی در خانه ی تو سرگردان می چرخم نمیدانم چطور بگویم حرف ها دارم نامه ها دارم.
اما واژه ای ندارم.
با لهجه ی خودم میگویم علی جان
دوستت دارم .
مولای یا مولای انت المعشوق و انا العاشق و هل یرحم العاشق الا المعشوق
اشک های مظلومانه ام آرام آرام فرو ریخت
آخر یادم آمد تو تنها کس من هستی مولایم
یا علی
مهدی می آید؟
آمد - ما باشیم مولا ؟ در رکاب آقا...؟
*نجف - مسجد سهله
چقدر سخت است عاشق باشی و هی تلقینت کنند که تو عاشق نیستی تو منتظر نیستی - آخر مهدی جانم من قلبم برای تو له له میزند.
تمام ضربان زندگی ام تو را میخواهد بعد میگویند این خواستن ها عشق نیست
میگویند ننویس چون تو که عاشق نیستی
نیستم مولایم؟
خودت بگو
و
حکم کن بین من و قلبم و دیگران
اشک عاشقی - اشک بی تویی رهایم نمیکند.
در مقام صاحب الزمان - مهدی جان- از تو مهدی میخواهیم و بس
بیا دیگر
خدایا بگو بیاید
یا مهدی آمدیم منزلتان برای عرض تبریک میلادتان - اما با تاخیر - شما که آقایی آقایم درست است ما با تاخیر آمدیم
اما شما با تاخیر نیا.
ما دل نداریم.
ذره ذره وجود خاکی ام تو میخواهد مهدی جان - بوسه میزنم بر زمین این جا که منزل شماست - جای پای شماست - جای پای دوستان شماست.
عشق ما
بیا که دل بی طاقت است.
اذان میگویند
نماز مغرب در خانه ی تو چه صفایی دارد
و عجب صفایی خواهد داشت اگر بودی و امام جماعت این صف فرشتگان بودی
بیا آقا
میدانم برای خوب تر ها هستی برای ما ی سر به زیر هم باش plz
راستی مهدی جان پذیرایی عالی بود به صرف اشک و شور انتظار به صرف عاشقی به صرف تو خواستن
میخواهمت
کاش میتوانستیم بمانیم تا خانه تان را با مژگانم جارو بزنم و با اشک هایم بشویم تا برای امدنتان همه جا آب و جارو شود همه چیز آماده باشد.
دیر نیا مهدی من منتظریم آقایم
عتاب یار پریچهر عاشقانه بکش**** که یک کرشمه تلافی صد جفا بکند
پی نوشت1: آقا جان آمدیم منزلتان نبودید (ما رسم داریم وقتی کسی بیاید نباشیم سراغش بگیریم)
پی نوشت2:مسجد سهله محل زندگی امام مهدی در عصر ظهور می باشد.
*نجف - حرم امیر المومنین
نیمه شب است و من خوابِ خوابم . قرار شد(این تصمیم را خودم و همسرم برای خودم گرفتیم) تا صبح در حرم مولا بخوابم.
تا وارد شدم......مولا جانم من که اجازه نگرفته بودم از بس بی ادبم.
اما شما چقدر مهربانانه و پدرانه اجازه دادید
از باران دیدگانم فهمیدم
خدای من - من غرق باران شده ام
چشم می گشایم
پایین پای امام علی نشسته ام
آرام صدا می آید
اللهم جعلنی عندک وجیها بالحسین علیه السلام
بی قرار شده ام مولایم .
یاد امیر مهدی افتادم وقتی چیزی میخواهد پایین پای مهربان همسر را میگیرد و گریه میکند.
پدر من - بوسه میزنم به پاهایت و التماست میکنم آبرویم ده.
آبرویم ده که آرزو کنم مهدی بیاید.
صدا می آید
صدای بوسه های عاشقانت بر سر و پای بارگاهت .....
بوسه میزنم بر جای آن بوسه ها تا شاید بوسه ی من گناهکار هم به شما برسد
علی جانم
پدرم
دوستت دارم
دلم برای پدرم تنگ شد.
* نجف - مسجد کوفه
خدایا ما را لوس آفریدی
روز قیامت هم با ما مثل لوس ها برخورد کن
مستقیم بفرستمان بهشت زیر کولر خودت
پی نوشت: باقی سفرنامه در پست بعدی
شاعرانه ی یاس خاکی
نویسنده: یاس خاکی - چهارشنبه 90/5/5