با یاد خدا باد بهاری باییز و زمستان را هم با خود برد باد بهاری چه مهربان است که خاطرات دردناک برگ های خشک خزونی را هم از ذهن کودکانه ام باک کرده و چه نسیمی می وزد و چه دل ا نگیز است نسیم خنک بهاری ...می خواهم نفسی تازه کنم ونمیخواهم به گذشته و حتی به آینده بیاندیشم میخواهم برنده های بهاری را مهمان حیات بر درخت دلم کنم ......وای که چه حالی دارد قدم زدن روی گل های جنگل
عاشقی...و........چه لذتی دارد شروع فصلی نو در جایی که همه هستند جز غریبه
.....نسیم بهاری.......عجب صدایی دارد نوازش نسیم وقتی که برای شکوفه ها می نوازدو آلاله ها برای نیلوفر آبی می خوانند ...وای از حوضچه ی خونه ی مادر بزرگ که چه زلال آبی دارد و چه ماهرانه تشنگی را از لبان تشنه ام فراری می دهد .............................وای که درخت گلابی چه خندان است و از صدای نی لبک نسیم چه عاشقانه می رقصد
......میخواهم نفسی تازه کنم و آغاز کنم زندگی را با صدای بی درد بهار
روز های بر گل و شب های بر ستاره ای رو برای شکوفه های کوچک آرزوها یتان آرزومندم سال نو مبارک برای تبریک بهار 83