سلام
درس خوندن خیلی خیلی شیرینه خیلی خیلی خیلی لذت بخشه
اما
اگه به خاطر کوچولوی دو سالت
مامان و بابا و خواهر و خاله ها و خود کوچولو و همسرت رو اسیر کنی
آیا اصلا می ارزد؟
پی نوشت: گفتم حال خودمان را بگوییم تا نگرانمان نشوید.
با یاد خدا
خواننده عزیز هر چه فکر میکنی باش
فقط
یک جمله درباره امام خمینی بگو !
با یاد خدا
ساعت ارسال پست رو ببینید
نزدیک 4 صبحه
و
من
تا دو ساعت دیگر مادر میشوم
از سر شب تا الان
اشکهایم می آیند و نمیروند
غرق عشقم
پر از شوقم
دلم نمی آید بخوابم
به تنهایی جشن گرفته ام برای مادر شدنم
تا به حال عاشق شده ای؟
تمام بدنت خواب می رود
خواب عشق
امشب من
وقتی به ساعت نگاه میکنم
دلم غرق شادی می شود
تا دو ساعت دیگر مادر میشوم
سالگرد مادر شدن من است تبریک بگویید.
اشک رهایم نمیکند
با یاد خدا
این چند روز حسابی خوش گذشت. جای همگی خالی
انشاءالله در اولین فرصت پست کاملی خواهم گذاشت.
پی نوشت1: جای مهتاب و ریحانه ی شوق پرواز و خیلی از دوستان خیلی خیلی خالی بود.
پی نوشت 2: با دیدن دوستانم زیباترین شکیب و کج و معوج سابق(سارا مسعودی) و منتظر روشنی (ثنا)و لعل سلسبیل(هاجر زمانی) و جاده دوستی خوشحال که چه عرض کنم ذوق مرگ شدم.
پی نوشت3:دوستان وبلاگی خوبی پیدا کردم شکر خدا
پی نوشت 5:ما پنج نفر هرگز هم رو ندیده بودیم- زهرا جان - نرگس جان - طاهره جان - مهرناز جان دلم برایتان تنگ میشود.با شما خیلی خیلی خوش بودم.
پی نوشت 6: سارا عرفانی دوست داشتم با تو هم صحبت شوم اما در آخرین لحظه ی همایش هنگام دریافت جوایز از حضورت آگاه شدم.
پی نوشت7:خانم خسروی و افتخارنیا عالی بودید. ذهن نوشت دوستت داشتم.
پی نوشت 9: سوغاتی ما برای همسر و فرزند یک عدد کیف لب تاب و یک کتاب هدیه ی هاجر زمانی نویسنده اش (هلوی شکمو)
پی نوشت8: اختتامیه فوق العاده بود بر عکس افتتاحیه!!!!!
پی نوشت 10: سیاه مشق از دیدنت خوشحال شدم و از صحبت هایتان در اتوبوس خیلی استفاده کردم.
پی نوشت آخر:برای همایش بعدی از الان ثبت نام میکنم.
پی نوشت آخر تر: گزارش کامل اردو
با یاد خدا
بالاخره بعد از مدت ها موفق شدیم فیلم طلا و مس رو ببینیم.
یکی از زیبا ترین فیلم هایی که تا حالا دیدم. انقدر از این فیلم لذت بردم که لذتش هنوز در تمام وجودم هست.
البته پارسال در جلسه ی نقد این فیلم شرکت کرده بودم و اصلا چیزی نبود که منتقدین میگفتند.
وخیلی خیلی خیلی خیلی بهتر بود.
در این فیلم چیزی که توجه من رو جلب کرده بود روابط صمیمانه و عاشقانه و سرشار از احترامی بود که بین آقا سید و زهرا سادات برقرار بود.
همین که همدیگر رو با نام زیبا صدا میکردند یعنی اولین درس طلبگی در مورد خانواده داری رو خوب یاد گرفته و نه تنها خودش بلکه خانوادش هم به این موضوع عمل میکنند .
زهرا سادات فرزندانش رو با نام زیبایی صدا میکرد : ریحانه جونی , امیر آقا .
و آقا سید هم دخترش رو ارباب صدا میزد.
خیلی خیلی برام شیرین و جالب بود.
نگاه پاک آقا سید در برخوردهاش خیلی خیلی خیلی به چشم میومد.
البته بازی بسیار قوی زهرا سادات باعث تاثیر گذاری بیشتر فیلم بود. زهرا سادات زنی فداکار و قوی بود و واقعا معلوم بود که حسابی برای خانوادش اهمیت قائله. همش به همسرش میگفت به درست برس و تموم بار مسئولیت های خونه رو دوش خودش بود اما آقا سید هم از این بابت سوء استفاده نمیکرد و تا زهرا سادات برای کاری صداش میزد کتاب رو میبست و برای پاسخ گفتن از جاش بلند میشد.
گذشت در جای جای فیلم نمایان بود.
فقط در یک قسمتش که زهرا سادات خسته شده بود و گریه میکرد آقا سید هم عصبانی شد و شاید در مقابل این همه عشق و درکی که به بیماری همسرش داشت نباید اونقدر عصبانی میشد. اما خوب آشتی بعدش برای مخاطب خیلی دلنشین بود . پاک کردن اشک های زهرا سادات و خریدن هدیه و بخشیدن همدیگه ......
پرستاره از قول زهرا سادات گفت:
خوشبختی یعنی دیدن چیزهای کوچک.
در آخر آقا سید برای زهرا سادات عطر هدیه خریده بود و زهرا سادات هم گفت میترسم بزنم تموم بشه . و این قدر هدیه رو دونستنش واقعا قشنگ بود.
سوره ی انشراح خوندن آقا سید هم من خیلی دوست داشتم.
یه قسمت هایی از فیلم رو خیلی خیلی دوست داشتم و واقعا سخت بود آدم اشکش رو قورت بده :
1-وقتی آقا سید لباس روحانی پوشید عکس العمل زهرا سادات واقعا عالی بود.
2-اون قسمتی که آقا سید گفت به شرطی که برای بچه ها نانای کنی و زهرا سادات گفت آقا سید عیبه و ...واقعا از حریمی که بین این دو تا زن و شوهر بود لذت بردم.
3-یه جایی چایی از دست زهرا سادات افتاد واقعا واقعا غم انگیز بود.
4- اونجایی که اختیار خودش رو زهرا سادات از دست داد و فرش رو نجس کرد خیلی غم انگیز بود.
5- اون قسمتی که گفت آقا سید هر زنی میگیری تو رو خدا قشنگ نباشه من از غصه دق میکنم واقعا گریه داشت.
6- اون قسمتی که آقا سید بسم الله گفت و ریشه های فرش رو برید قسمت خوشحال کننده ی فیلم بود.
7- در آخر که آقا سید به زهرا سادات گفت دوستت دارم خیلی دوستت دارم خیلی خیلی زیبا بود و به نظر من اوج داستان بود.
8- جملات استاد هم واقعا تاثیر گذار بود : اگر معیار خدا باشه ناسپاسی ببینی باز هم عمل میکنی. در رفاقت کم نمیاری.
جفت کردن کفش ها رو هم خیلی دوست داشتم .
این فیلم نکات خیلی قشنگی داشت مثل اون قسمت که "دوست آقا سید همه ی کاسبیش رو میده به سید که پول داروخانه رو بده
و سید هم به قدر نیازش برمیداره" که من سعی کردم بیشتر قسمت های عاشقانه رو یادآوری کنم.
پی نوشت: به کسانی که ندیدند پیشنهاد میکنم حتما حتما این فیلم رو ببینند. من که خیلی لذت بردم.
یه بزرگواری باهاتون کار داره اینم شمارشه 05112003334 نپرسید کیه که نمیگم. زنگ بزنید خیلی خوشحال میشید.سلام من رو هم برسونید.
وقتی این اس ام اس برای مامانم اومد هر دو متعجب شدیم یعنی کی میتونه باشه ؟؟
مامان دو دل بود که زنگ بزنه یا نه ؟
من گفتم وقتی قراره خیلی خوشحال بشیم چرا زنگ نزنیم ؟!!!
زنگ زدیم .
دلشادی عجیبی تما ما را فرا گرفت.
اول به این شماره زنگ بزنید بعدش برید ادامه مطلب