• وبلاگ : شاعرانه ي ياس خاكي
  • يادداشت : بين اين دل و آن دل چه كنم ؟!
  • نظرات : 4 خصوصي ، 42 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3      >
     

    سلام

    خوبي وبلاگم اپ كردم

    يه سري به من بزن

    <*بسم الله الرحمن الرحيمَ للّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَه وَفي كُلِّ ساعَهٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلا بِرَحمَتِكَ يا اَرحَمَ الراحِمين*>
    سلام
    من يك طلبه هستم نمي دانم تصورتان از طلبه و حوزه چيست،هدف من از ايجاد وبلاگم براي پاسخگويي به سوالات ديني شما و ترويج اسلام ناب محمدي به صورت آنلاين و در فضاي مجازي مي باشد.اميدوارم مطالب اين وبلاگ مورد پسندتون قرار گرفته باشد. شما مي توانيد با نظرات خود مرا در كامل تر كردن اين وبلاگ ياري كنيد.
    اگر سوالي در مورد مسائل ديني، اعتقادي ، سياسي ، اجتماعي و... ذهن شما را به خودش مشغول کرده ، مي توانيد با طلبه آنلاين آن را حل کنيد.
    منتظرت هستم
    از اينکه به کلبه ما سري زدي ممنونم
    از حضور سبزتان صميمانه سپاسگذارم.
    و منتظر دوباره آمدنتان...

    خدا نگهدار
    ما از خدا مونه زير سايه ي شما باشيم
    + انصار 
    هوالله
    من براي ِ سال ِ تحصيلي ِ جديد عضو مي گيرما

    دوباره سلام

    من تو رر لينك وبلاگم كردم

    سلام خوبي

    ممنون كه اومدي به وبلاگم بازم بيا

    راستي از اون سوالي كه كر دي من نميتونم چون درس دارم

    سلام / اي انصار ِ ..............استغفرلله ......ما كه هنوز تو خماري شاگرد مكتب شما ييم ............... دو نقطه دي به اضافه ي دو نقطه پي
    + انصار 
    هوالله.

    مي بينم که وبلاگ ِ شاگردان ِ مکتبم حاجت مي ده
    از شوخي گذشته،
    ديروز سر کلاس ِ ما، استادمون همچين زيرآب ِ هرچي حج و عمره بود زد که اونهايي هم که رفته بودن به سفرشون شک کردند
    يعني مي گفت حتي اگر خود ِ غبارتون هم خواست براتون اسم بنويسه، به هزار و يک دليلي که ديروز اسم بُرد، گفت سعي کنيد قانعش کنيد که نه
    < language=java> ...
    + شوق پرواز 

    هوالرحمن

    اي داد بيداد !

    الان ديدم يكي از دوستان لينك اين كتاب رو تو نظرات وبلاگم گذاشته بوده!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

    جواني کجايي که يادت بخير !!!

    + شوق پرواز 

    دوباره يادم رفت بگم!!!!!!!

    دوباره كه اينجا يه تغييراتي كرده ....همين طور در حال خونه تكوني هستيا ! خسته ميشي مادر ! :دي
    چقدر اون عکس ني ني بالاي وبلاگت نازه ! ( انشالله...(بيب!):دي)

    خب رفتم ديگه!

    + شوق پرواز 

    راستي يادم رفت بگم خواهش مي شود خانوم خانوما

    خب الحمدلله ! كه ما نقش يه واسطه رو بازي كرديم و دعوت شدي

    به قول بنده خدايي قبول باشه

    بابت متن كامل كتاب آفتاب در حجاب هم ممنون

    من رو نت پيداش نكرده بودم

    هوالرحمن

    سلام

    به به به بـــــــــه

    به سلامتي !

    باباااااااااااااااااا ...نگفته بودي و الا مطمئنا ديگه تاخير نداشتم !!

    دختر! دعوتت كردن ! به اين قشنگي! به چي فكر مي كني ؟!!

    اگه جناب غبار راضي هستن ...ديگه فكر كردن نداره كه ! ...

    نمي دونم مسلما من تو شرايط تو نيستم و شرايطت رو شايد خيلي درك نكنم !

    اما خب يه چيزايي واسه امتحانه ها !

    مثلا قراره وقتي دعوتمون مي كنه پيش خودش از همه چيز دل بكنيم !...منظورم اين نيست كه فراموش كنيم يا وظيفه مون رو انجام نديم و...مي دونم كه منظورم رو گرفتي !

    گرچه مي دونم سخته ! اما توي تجربه اي كه من داشتم ...يه جورايي به اين نتيجه رسيدم كه اصلا خيلي ها رو خدا تو اين سفر به گونه هاي مختلفي امتحان مي كنه!...نمي دونم نميشه گفت انگار...

    ولي به نظرم نرفتنت اگه دليل محكمي نداشته باشه ...به خاطر همون دل و...بعدا پشيمون ميشي و چه بسا چند صباح ديگه كه از زندگيتون گذشت حتي جناب غبار و...رو هم ...(سانسور شد براي اينكه ممكن بود بخونن و....: دي !)

    درسته! خيلي ها نرفتن و نديدن! خيلي از بزرگان ! اما اين مربوط به اونها بوده چه بسا امتحاني بوده براشون ! يا نيازي به طواف كعبه نداشتن...شايد !

    اما فعلا تو رو براي دومين بار دعوت كردن ....از كجا معلوم كه باز هم دعوتت كنن؟( انشالله كه دعوت ميشي اونم با حاج آقا ...اونم از نوع تمتعش !)

    ضمنا يه چيزي بگم ....اينكه بگيم من ميشينم تا اول كعبه دلم رو آباد كنم و معرفت پيدا كنم و...خوبه ! اما به نظرم صحيح نيست !

    ميشه هر دو در كنار هم باشه ! تلاش براي بهتر شدن منافاتي با لبيك به دعوت خداوند رحمان نداره !...شايد خودش اين طور مي خواد !

    درسته سفر عمره امر واجبي نيست ...اما مخصوصا توي چنين دعوت هايي كه واقعا آدم نمي دونه چي شد كه من رو صدا زدن و...انگار نميشه خيلي ساده از كنار مسئله گذشت

    خب همه روضه هام رو خوندم....اما آخرش بستگي به تصميم خودت و جناب همسر گرامي داره ! انشالله بهترين تصميم رو بگيريد ...تصميمي كه اول و آخر از همه ! رضاي خدا درش باشه ( كه شامل رضاي بقيه هم خواهد شد انشالله !)

    راهي شدي سلام منم به خداي عزيز برسون ...بگو ريحانه گفت دلم تنگ شده !...براي اون حال و هوا ...براي اون درد دل ها و قول ها ...براي ....

    اون دفعه كه مثه يه رويا گذشت ...چقدر سريع !

    اين بار هر طور مي دوني و هر جا كه مي دوني صدام بزن ...ولي صدام بزن !...

    از اوج آسمانها يك دم مرا صدا كن...

    اگه رفتني شدي بگو بيام يه طومار بنويسم برات !!! :دي

    من كه نميدونم چه خبره فقط از روي نظرهاي اينجا ميشه يه چيزايي فهميد....

    اما به هر حال اون نزديكي ها ...نزديك نزديك...

    اگر يادتان ماند و باران گرفت

    دعايي به حال بيابان كنيد

    همين...

     <      1   2   3      >